به سوی وصل 3
باز هم به او بی مهری کردم بازهم خشم کردم و باز هم رنجیدم و بی گدار به آب زدم اما او همچنان آرام مرا می نگرد و شاید به این حماقت من میخندد کاش در آن لحظه خرد می شدم. من مغرور شدم و هنگامی که آرامش او را دیدم مانند آواری فرو ریختم . می دانم که تو از گوشه ای به من می نگری و وانمود بر ندیدن می کنی. گرچه شاید بدانم چرا اما باز دوباره از تو می خواهم سئوال کنم که چرا؟! کاش ...
